به گزارش مشرق، دارا بودن بیشترین منابع هیدروکربوری دنیا، ظرفیت بالایی در پیش روی صنعت نفت ایران قرار داده تا به عنوان یک صنعت پیشران، لکوموتیو اقتصاد کشور را به حرکت درآورد، اما تحقق این امر جز با اتخاذ راهبردهای صحیح، تدوین و اجرای برنامههای دقیق و کارشناسی در بستر یک ساختار حکمرانی و اجرایی متناسب به دست نمیآید.
با روی کارآمدن دولت سیزدهم و مشخص شدن وزرای کابینه، اکنون وقت مناسبی است که با نگاهی به برنامهها، سیاستها و راهبردهای تدوین شده توسط وزرای دولت به بررسی راهکارهای اجرایی و عملیاتی برای پیگیری هر راهبرد بپردازیم. در پرونده «تبِ نفت» قصد داریم که به بررسی دقیقتر چالشهای موجود در صنعت نفت و برنامههای جواد اوجی وزیر نفت دولت سیزدهم پرداخته و ایده و راهکارهای وی را در گفتگو با کارشناسان حوزه انرژی به بحث و چالش بگذاریم.
در برنامه پیشنهادی وزیر نفت که با عنوان «برنامه وزارت نفت، خط مقدم جنگ اقتصادی» منتشر شده است در مجموع ۱۱ اقدام راهبردی و برنامه عملیاتی وزارت نفت با لحاظ نمودن اولویتها تعیین شده است که یکی از این محورها مربوط به «توسعه متوازن و پایدار زنجیره ارزش نفت و گاز در جهت جلوگیری از خامفروشی» است.
در برنامه ارائه شده توسط وزیر نفت به صورت کلی به برخی محورهای جزئی برای جلوگیری از خامفروشی از جمله احداث پتروپالایشگاهها تاکید شده است که البته در حوزه اجرا نیازمند آسیبشناسی دقیق، برنامهریزی مشخص و راهکارهای اجرایی است.
در این راستا برای بررسی بیشتر چالشهای موجود در مسیر رهایی از خامفروشی نفت و سایر منابع هیدروکربوری با احداث پتروپالایشگاهها با فرهاد احمدی مدیرعامل اسبق شرکت ملی مهندسی و ساختمان نفت ایران به گفتگو نشستیم.
مشروح این مصاحبه به شرح زیر است:
*اعلام وضعیت پالایشگاههای ایران از لحاظ کیفیت محصولات تولیدی
قبل از ورود به بحثِ توسعه زنجیره ارزش نفت ابتدا بهتر است درباره وضعیت موجود صحبت کنیم. به عنوان سوال اول، وضعیت پالایشگاههای ایران از لحاظ کیفیت محصولات تولیدی چگونه است؟ آیا این پالایشگاهها توانستهاند، پروژه ارتقای کیفی را به خوبی اجرایی کنند؟
احمدی: ارتقا کمی و کیفی پالایشگاههای ایران از دولت نهم و دهم آغاز شده است و در همهی پالایشگاهها اقداماتی برای بهبود سبد محصولات تولیدی صورت گرفته است. بدین ترتیب هماکنون محصولات تولیدی پالایشگاههای کشور به استاندارد یورو چهار رسیده است، اما ما هنوز با استانداردهای روز دنیا فاصله داریم. برای اینکه محصولات تولیدی پالایشگاهها در بازار بینالملل خریدار داشته باشند، باید حداقل به استاندارد یورو پنج برسند.
البته پایینبودن کیفیت محصولات پالایشی در ایران چند دلیل مشخص دارد. اولا قدمت و عمر پالایشگاههای کشور بالا است و بعضاً اقدامات اصلاحی و کیفی در همهی بخشهای یک پالایشگاه انجام نشده است. ثانیا شرایط خوراک پالایشگاههای کشور (نفت و میعانات گازی) نسبت به زمان طراحی این واحدها تغییر ماهیت و کیفیت داده است که این موضوع روی محصولات خروجی پالایشگاهها خودش را نشان میدهد.
اجازه دهید درباره اقداماتی که در زمینه ارتقای کیفیت پالایشگاهها انجام شد، کمی ملموستر صحبت کنم. از «پالایشگاه تبریز» شروع کنیم. در این پالایشگاه یک واحد بنزن اکسترکشن ایجاد شده است. احداث این واحد باعث شده میزان بنزن موجود در بنزین تولیدی این پالایشگاه به حد نرمال برسد، ولی اکتان این بنزین هنوز به استاندار یورو ۵ نرسیده است و بنزین سوپر نیست.
در پالایشگاه تبریز واحد گازوئیل هیدروتریتر احداث شده است که احداث این واحد کیفیت گازوئیل تولیدی این پالایشگاه را افزایش میدهد. البته حضور ذهن ندارم که این واحد افتتاح شده است یا نه. مجموعاً نمیتوانیم ادعا کنیم محصولات تولیدی این پالایشگاه یورو ۵ است ولی حتما استانداردهای یورو ۴ را پاس میکند.
در «پالایشگاه تهران» که خود بنده مجری کار بودم، واحدهای گازوئیل هیدروتریتر و کریستین هیدروتریتر احداث شده است، اما درباره بنزین این پالایشگاه پروژههای ارتقا کیفی اجرا نشده است و در این پالایشگاه مشکل کیفیت بنزین وجود دارد. کیفیت بنزین تولیدی پالایشگاه تهران از پالایشگاه تبریز پایینتر است.
«پالایشگاه آبادان» یکی از قدیمیترین پالایشگاههای ایران است که در زمان جنگ تحمیلی هم بارها مورد حمله دشمن قرار گرفت و آسیب دید. در این پالایشگاه ما مجبور شدیم یک طرحی برای احداث فاز دوم آن تدوین کنیم و بدین ترتیب یک پالایشگاه دومی در ذیل آن پالایشگاه قدیمی به ظرفیت ۲۱۰ هزار بشکه احداث خواهد شد. این پروژه هماکنون در حال اجرا هست و اگر این پالایشگاه در سرویس بیاید آن پالایشگاه قدیمی دیگر از سرویس خارج میشود.
متأسفانه در دولت یازدهم و دوازدهم، این پروژه را به دو فاز ۱ و ۲ تقسیم کردند که فاز ۱ آن اگر چه از اردیبهشت ۹۲ شروع شده است، ولی هنوز به اتمام نرسیده است و امیدوار هستیم که تا پایان امسال در سرویس قرار بگیرد. هر چند این پروژه صرف به اتمام رسیدن فاز ۱ تکمیل نمیشود، مگر اینکه فاز ۲ هم به بهرهبرداری برسد و بدین صورت محصولات نهایی این پالایشگاه جدید با استاندارد روز تولید میشوند. به عقیده بنده تقسیم پروژه فاز دوم پالایشگاه آبادان به دو فاز ۱ و ۲ یک اشتباه کارشناسی از طرف مجموعه پالایش و پخش فرآوردههای نفتی بود و باعث آشوب در این پروژه شد.
در «پالایشگاه بندرعباس» یک پروژهای به اسم بنزینسازی تعریف کردیم که واحد گازوئیل هیدروتریتر را هم ذیل آن ایجاد میشد. در «پالایشگاه لاوان» هم اقداماتی برای ارتقای کمی و کیفی پالایشگاهها صورت گرفت. البته مجموعهی همهی این اقدامات هم نتوانست محصولات تولیدی پالایشگاههای کشور را به استاندارد یورو ۵ برساند. یعنی یک پالایشگاهی استاندارد یورو ۵ را پاس میکند ولی در پالایشگاهی دیگر این استاندارد وجود ندارد.
*کیفیت محصولات پالایشگاههای ایران روی استاندارد یورو ۴ متوقف شده است
در نتیجه ترکیب نهایی از کیفیت محصولات تولیدی تمامی پالایشگاهها روی استاندارد یورو ۴ متوقف شده است. الان دنیا دارد به سمت تولید محصولات با استانداردهای یورو ۱۰ حرکت میکند. ما هم باید به سمت افزایش کیفیت محصولات پالایشی حرکت کنیم تا در آینده فرآوردههای ایران قابل فروش در بازار جهانی باشد.
بنابراین در حوزهی ارتقای کیفیت پالایشگاهها اقداماتی در طول سالهای گذشته صورت گرفته است. در حال حاضر «پالایشگاه کرمانشاه» به دنبال این است که واحد تصفیهی گازوئیل احداث کند. در نتیجه اقداماتی صورت میگیرد، ولی واقعیت این است که چون قدمت پالایشگاههای ما بالا است و بعضاً این پالایشگاهها به بخش خصوصی واگذار شده است، شاید رسیدن به استانداردهای روز دنیا مثل یورو ۱۰ به این سادگیها محقق نشود ولی میتوانیم حداقل به استاندارد یورو ۵ برسیم.
*اصلاح رابطه مالی پالایشگاهها و دولت، اولویت اصلی وزارت نفت است
شما اشاره کردید که کارهایی در حوزه ارتقای کیفی پالایشگاهها توسط بخش خصوصی متولی انجام شده است. اما نکته اینجاست که به دلیل گردش مالی پایین پالایشگاههای ایران نسبت به میانگین گردش مالی پالایشگاههای دنیا، دست بخش خصوصی در تامین مالی پروژههای آپگریدینگ بسته است. آیا فکر نمیکنید، وجود همین مشکلات مالی باعث برخی از کمکاریها در ارتقای پالایشگاهها است؟
احمدی: بخشی از درآمد پالایشگاهها باید صرف احداث این واحدهای جدید شود تا محصولات تولیدی ارتقا پیدا کنند. البته در برخی از پالایشگاهها هم به دلیل قدمت بالای آنها این سرمایهگذاری توجیه اقتصادی ندارد. مثلا ما در «پالایشگاه اراک»، پروژه فاز دوم را تعریف کردیم که محصولات باکیفیتی را تولید میکند.
در این طرح محصولات تولیدی فاز دوم پالایشگاه با محصولات فاز یک مخلوط میشود و بدین ترتیب کیفیت کلی محصولات بهبود پیدا میکند. ولی اگر میخواستیم فاز اول را بهینه کنیم، باید کلی هزینه میکردیم. اتفاقا در حال حاضر بهترین پالایشگاه کشور همین پالایشگاه اراک است و احداث فاز دوم پالایشگاه کمک زیادی به ارتقا کیفی آن کرده است.
در «پالایشگاه شیراز» باید واحد ایزومریزاسیون برای بنزین احداث شود که البته در حال انجام اقداماتی در این حوزه هستند. همچنین این پالایشگاه به یک واحد گازوئیل هیدروتریتر نیز نیاز دارد که در حال احداث است. به طور خلاصه پروژههایی تحت عنوان اپگریدینگ یا ارتقای کیفیت در پالایشگاهها بسته به توان مدیریتی و توان مالی آنها تعریف شده است منتهی ما را به استاندارد یورو ۵ نمیرسانند.
اصلاح رابطه مالی پالایشگاهها با دولت و شرکت نفت نمیتواند دست آنها را در اجرای پروژههای ارتقای کیفی بازتر کند؟
احمدی: بله قطعا اصلاح این رابطه مالی نیز یکی از اولویتهای وزارت نفت دولت سیزدهم است. پنج فرآوردهی اصلی تولیدی در پالایشگاهها را دولت قیمتگذاری کرده و از پالایشگاهها میخرد. چند فرآوردهی ویژه دست خود پالایشگاه باقی میماند و صاحب اختیار آن خود پالایشگاهها هستند.
در حال حاضر رابطه مالی بین پالایشگاهها و دولت یک رابطه پیچیده و غیرشفاف است. در این رابطه پالایشگاهها نفت را با قیمتی تکلیفی دریافت میکنند و فرآوردههای تولیدی را نیز با قیمتی تکلیفی در اختیار دولت قرار میدهند و یک حداقل سودی در این فرآیند به دست میآوردند. در نتیجه گردش مالی آنها در حد همان سود اندک است.
*عبور از نگاه سنتی به صنعت پالایشی کشور با توسعه پتروپالایشگاهها
شما میگویید که به دلیل قدیمی بودن پالایشگاهها اصلا در برخی مواقع امکان تعریف پروژه ارتقای کیفی نیز وجود ندارد. پس باید چه کرد؟
احمدی: بله واقعا در بعضی جاها اجرای پروژه اپگریدینگ صرفه اقتصادی ندارد. به همین دلیل ما پرونده پتروپالایشگاهها را در کشور باز کردیم که دیگر در صنعت پالایشی یک قدم رو به جلو برداریم و از نگاه سنتی موجود عبور کنیم. چون طبق پیشبینیهای موسسات معتبر، بازار سوختهای فسیلی که الان در پالایشگاههای موجود تولید میشوند، رو به پایان است و هم مارکت آن عوض میشود و هم اسپک آن در حال تغییر است. در نتیجه ما هم باید به سمتی حرکت کنیم که در آینده بازار جهانی نقشآفرین شویم.
در نتیجه تنها مسیر برای توسعه زنجیره ارزش با نگاه به بازار آینده، احداث پتروپالایشگاهها است. پتروپالایشگاهها ادغامی از واحدهای پالایشی و پتروشیمیایی هستند. در این واحدها علاوه بر محصولات باکیفیت سوختی، محصولات پتروشیمیایی نیز تولید میشود. اتفاقا در دهههای آینده بازار محصولات پتروشیمیایی با شیب تندی رو به افزایش است. پس با احداث پتروپالایشگاهها میتوان یک تیر و دو نشان زد. هم کیفیت سوخت تولیدی را افزایش داد و هم رفته رفته برای فروش محصولات از بازار سوخت به بازار پتروشیمیایی حرکت کرد.
*پاسخ به یک سوال تکراری و مهم؛ تامین مالی پتروپالایشگاهها چگونه انجام میشود؟
با توجه به لزوم حرکت به سمت احداث پتروپالایشگاه، تامین مالی موردنیاز چگونه صورت میگیرد؟ آیا راهکاری برای تامین مالی مطرح شده است؟
احمدی: بله در قانون «حمایت از توسعه صنایع پاییندستی نفت و میعانات گازی» راهکار جذب سرمایه برای احداث پتروپالایشگاهها اندیشیده شده است. طبق این قانون، دولت با اعطای تنفس خوراک به پتروپالایشگاهها در یک الی دو سال پس از بهرهبرداری، یک مشوق اقتصادی جذاب برای هدایت نقدینگی بخش خصوصی و مردم به این حوزه تعبیه کرده است و دیدیم که ۸ بخش خصوصی داخلی برای احداث ۸ واحد پتروپالایشگاهی در کشور داوطلب شدهاند و مجوز گرفتند.
بخش خصوصی این سرمایه را چگونه تامین میکند؟
احمدی: بخش خصوصی که داوطلب شده است خودش سرمایه دارد. شما به حجم نقدینگی موجود در کشور توجه کنید. طبیعی است این نقدینگی به هر بازاری که سود بیشتری داشته باشد حرکت میکند. وقتی شما در حوزه ساخت پتروپالایشگاه مشوق بگذارید، خب طبیعی است که سرمایه بدین سمت حرکت میکند. حالا این بخش خصوصی هم ممکن است همهی سرمایه را از خودش نتواند تامین کند، ولی این توانایی را داشته باشد که از طریق فاینانس و جذب سرمایه مردمی از بورس این تامین مالی را انجام دهد.
ضمنا توجه داشته باشید، در این قانون، از لحاظ که شرکتهای برگزیده توانایی تامین مالی مورد بررسی قرار گرفتهاند و برای وزارت نفت اثبات شده است که این شرکتها توانایی مالی لازم را دارند. بانکها نیز این توانایی آنها را تایید کردهاند. اما باز این موضوع دلیل نمیشود که دولت بعد از انتخاب سرمایهگذاران کار احداث پتروپالایشگاهها را به حال خود آنها رها کند. بلکه دولت و وزارت نفت باید چتر حمایتی خود را روی سر آنها باز کند و به روشهای مختلف از آنها حمایت کند.
* یک تیر و چهار نشان دولت با توسعه پتروپالایشگاهها
ببینید با احداث طرحهای پتروپالایشگاهی چندین هدف استراتژیک محقق میشود که به نظر بنده با توجه به اهمیت این اهداف باید تمامی ارگانها و نهادهای متولی برای بهرهبرداری این پروژهها کمک کنند. یکی از اهداف احداث پتروپالایشگاهها، رهایی از خامفروشی و افزایش ظرفیت پالایشی کشور و نیل به جایگاه اول پالایش منطقه است. در حال حاضر ظرفیتی معادل ۱.۸ میلیون بشکه برای توسعه این واحدها در نظر گرفته شده است که در صورت موفقیت همه پروژهها، ایران قدرت بلامنازع پالایشی منطقه خواهد شد.
هدف دوم از توسعه پتروپالایشگاهها تولید فرآوردههای با استاندارد روز و صادرات آنها است. بدین صورت هم سوخت موردنیاز کشور با بهترین کیفیت تولید میشود و از آلودگیهای زیستمحیطی میکاهد. هم برای افق بیست سال آینده که تقاضای بازار از سوخت به سمت محصولات پتروشیمیایی تغییر میکند، امکان شیفت محصولات در این واحدها وجود دارد. پس هدف سوم را میتوان در توسعه زنجیره پتروشیمیایی تعریف کرد.
به دلیل تولید محصولات پتروشیمیایی در این واحدها، حاشیهی سوددهی پتروپالایشگاهها نسبت به پالایشگاهها بیشتر خواهد بود. همچنین محصولات پتروشیمیایی تولیدی از این واحدها میتواند به عنوان ماده اولیه صنایع تکمیلی مورد استفاده قرار گیرد و بدین صورت زنجیره ارزش نفت و میعانات گازی تا انتهای زنجیره (صنایع تکمیلی) توسعه پیدا کند. با این اقدام ارزش افزوده تولیدی در انتهای زنجیره دهها و صدها برابر میشود.
هدف چهارم از توسعه پتروپالایشگاهها مربوط به اشتغالزایی است. همانطور که میدانید گام اول برای توسعه پارکهای شیمیایی، احداث پتروپالایشگاهها است. سپس ذیل این واحدها میتواند صدها کارخانه و کارگاه تولیدی احداث شوند و بدین صورت اشتغالزایی فراوانی نیز برای جوانان این کشور ایجاد میشود.
*۸ طرح پتروپالایشی بخش خصوصی روی میز وزارت نفت دولت سیزدهم
آیا بهتر نیست دولت سیزدهم و بخش خصوصی به جای ۸ پروژه پتروپالایشی بر روی مثلا ۲ یا حداکثر ۳ پروژه متمرکز شوند تا آنها به ثمر بنشیند؟ یعنی به جای اینکه توان محدود کشور در ۸ پروژه تقسیم شود، در ۳ تا پروژهای که اولویت بالاتری دارند متمرکز شود تا در ۴ سال آینده حداقل خیالمان راحت باشد که توانستهایم به اندازه مثلا ۵۰۰ هزار بشکه از خامفروشی فاصله بگیریم. نظر شما در این باره چیست؟
احمدی: هدفی که ذیل قانون پتروپالایشگاهها تعریف شده است، احداث این واحدها تا ظرفیت ۲ میلیون بشکه در روز است. حتما وزارت نفت دولت قبلی ارزیابی دقیقی از این شرکتهای خصوصی داشته که آنها را برگزیده است. اگر بخش خصوصی واقعا توان پیشبرد همه این طرحها با هم را داشته باشد، دولت هم میتواند کمک کند و ما نباید مانع شویم.
این سوال را ناظر بر این موضوع پرسیدم که ما یک تجربه قبلی درباره طرح هفت خواهران پالایشی داریم. این تجربه ثابت کرد که فعلا در کشور با توجه به مشکلات فراوانی که وجود دارد این پتانسیل نیست که مثلا ۸ طرح با هم جلو برود. دولت نهم و دهم نیز نهایتا توانست یک پروژه (ستاره خلیج فارس) را پیش ببرد و سه پروژه پالایشگاه خوزستان و هرمز و آناهیتا را روی ریل قرار دهد.
احمدی: علت اینکه فقط روی یک پروژه تمرکز شد چه بود؟ این بود که همزمان با اجرای قانون اصل ۴۴، سهامداران سایر پروژه نتوانستند یا تمایل نداشتند تأمین مالی پروژهها را انجام دهند. اما در قانون پتروپالایشگاهها بحث اعطای تنفس خوراک مطرح است که اصلا در گذشته مطرح نبود. طبق این قانون مشوقهای اقتصادی جذابی به بخش خصوصی اعطا میشود؛ البته بعد از احداث پتروپالایشگاه. همچنین بخش خصوصی از جنبه مالی و فنی توسط وزارت نفت ارزیابی شده است. پس این شرکتهایی که داوطلب هم شدهاند به احتمال زیاد کنندهی کار نیز هستند.
به نظر بنده وزارت نفت دولت سیزدهم باید با این ۸ بخش خصوصی جلسات متعددی درباره پروژههای پتروپالایشی آنها برگزار کند و به طور مستمر آنها را مورد ارزیابی و نظارت قرار دهد تا اگر به کمکی نیاز دارند این حمایت از آنها صورت بگیرد. حالا ممکن است در خلال این بررسیها و جلسات مشخص شود که مثلا ۲ یا ۳ تا از سرمایهگذاران تمایل به احداث پتروپالایشگاه ندارند. در نتیجه دولت نیز تمرکز خود را روی سایر پروژهها قرار میدهد. لذا اینکه وزارت نفت جدید چه حمایتهایی را در دستور کار قرار میدهد، به طور کاملا مستقیم به عزم و اراده و توان بخش خصوصی بستگی دارد.
*سه هدف راهبردی که باید ذیل توسعه پتروپالایشگاهها محقق شود
خیلی ممنون بابت وقتی که در اختیار ما قرار دادید. در پایان اگر نکتهای باقی مانده است در خدمتتان هستیم.
احمدی: احداث پتروپالایشگاهها در ایران نه تنها ما را از خامفروشی نفت به سمت ایجاد ارزش افزوده و اشتغالزایی بیشتر سوق میدهد، بلکه باعث تولید سوخت باکیفیت و بیاثر کردن تحریمهای نفتی نیز میشود. جدای از این مسائل احداث این واحدها برخی بسترها و مسیرهایی را برای ایران باز میکند که شاید ارزش آنها از ارزش احداث خود واحدها بیشتر باشد. لذا ما باید سه هدف راهبردی را در مسیر احداث این واحدها پیگیری کنیم.
- اولا با حرکت به سمت احداث این واحدها ما باید از نظر لایسنس و دانش فنی به خودکفایی برسیم، به گونهای که اصلا صادرکننده خدمات فنی و مهندسی در منطقه شویم. صدور خدمات فنی مهندسی و درآمدزایی از این مسیر باید یکی از این اهداف راهبردی باشد.
- ثانیا توسعه پتروپالایشگاهها باید کشور را در ساخت تجهیزات نفتی به مرحلهی خودکفایی برساند تا بدین صورت بتوانیم در بازارهای بینالمللی سهم خود را از صادرات تجهیزات نفتی افزایش دهیم.
- ثالثا در این پروژهها باید ارتقای توانمندی شرکتهای پیمانکاری ایرانی و رشد توانایی آنها در دستور کار قرار بگیرد به گونهای که این شرکتها بتوانند در پروژههای خارجی شرکت کنند. خیلی بد است که هنوز یک پیمانکار ایرانی نتوانسته است در یک پروژهی خارجی به عنوان یک پیمانکار شرکت کرده و انتخاب شود.
به نظرم اگر این سه هدف در کنار سایر اهداف ذکر شده برای احداث پتروپالایشگاهها محقق نشود، کار به غایت انجام نشده است. در پایان امیدوارم وزارت نفت دولت سیزدهم در حوزه توسعه زنجیره ارزش نفت و احداثپتروپالایشگاهها به خوبی عمل کند و در این زمینه لازم است از توان فنی کارشناسان و متخصصان این حوزه استفاده شود.